معنی کسی که گرماسنجی کند، دمانگار, معنی کسی که گرماسنجی کند، دمانگار, معنی lsd li ;ckاsj[d ljb، bkاj;اc, معنی اصطلاح کسی که گرماسنجی کند، دمانگار, معادل کسی که گرماسنجی کند، دمانگار, کسی که گرماسنجی کند، دمانگار چی میشه؟, کسی که گرماسنجی کند، دمانگار یعنی چی؟, کسی که گرماسنجی کند، دمانگار synonym, کسی که گرماسنجی کند، دمانگار definition,